فکر می‌کنم به‌ش

ولی شاید اصلاً فکر نکردم به‌ش

فکر می‌کنم به‌ش

ولی شاید اصلاً فکر نکردم به‌ش

چهار: اونی که دربارۀ چیزکیکه

خرید اینترنتی هم چیز عجیبیه. دست‌کم برای من یکی خیلی عجیبه. مخصوصاً تو حوزۀ غذا. همیشۀ خدا بدون این‌که بدونم چی می‌خوام یا چی هوس کردم، سایت مربوطه رو باز می‌کنم و شروع می‌کنم به گشتن و آخرش چیزی رو سفارش می‌دم که حتی فکرش رو هم نمی‌کردم که ممکنه اون لحظه بخوام. (البته این مسئله استثنایی هم داشت که مربوط به زمانی می‌شه که قوت غالبم رو آنلاین سفارش می‌دادم. هر شب تقریباً می‌دونستم چی می‌خوام و همون رو سفارش می‌دادم.) امروز عصر هم گفتم بذار برم یه غذای چربی سفارش بدم که هم ناهار باشه هم شام. چیز خاصی تو ذهنم نبود. و نتیجه؟ الآن نشستم چای دارچینی با چیزکیک می‌خورم. و چیزکیک خیلی خوبی هم هست. از چیزکیک‌های خوب روزگاره. حالا چی شد که از تلفیق ناهار و شام رسیدم به چیز کیک؟ این شد که داشتم می‌گشتم بین غذاها، بعد دیدم همه‌چی خب مثل سگ گرونه؛ یه غذای نرمال که دوست داشته باشم، کلی آب می‌خوره. بعد گفتم کاش یه جا فلافل داشت. یهو هوس کردم. دیدم هیچ‌جا نداره. بعد گفتم بذار برم از سوپرمارکت، مواد اولیه بخرم، فلافل نیمه‌آماده هم بخرم و خودم درست کنم. رفتم تو منویی که نون ساندویچی‌های بسیار خوشمزه داره. بعد دیدم عه، چیزکیکش یه تخفیف خوبی داره. و من هم خیلی وقته چیزکیک نخوردم. فوقع فی ما وقع.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد