فکر می‌کنم به‌ش

ولی شاید اصلاً فکر نکردم به‌ش

فکر می‌کنم به‌ش

ولی شاید اصلاً فکر نکردم به‌ش

بیست و چهار

از هیچ کاری به‌اندازۀ یادگیری خوشم نمی‌آد؛ اما یادگیری بیهوده. یادگیری‌ای که به‌جز خودش، دستاورد دیگه‌ای نداشته باشه. این تو زمانه‌ای که همه‌چی بی‌رحمانه درخدمت پیشرفت فردی و برندسازیه، روزبه‌روز سخت‌تر می‌شه. تعداد آدم‌هایی که از یادگیریِ محض لذت می‌برن، کم و کم‌تر می‌شه تا جایی که شاید به‌زودی دیگه اثری از اون‌ها باقی نمی‌مونه. و اون‌روز خیلی از موضوعات برای همیشه از دست رفته‌ان. خیلی از علوم بیهوده و عجیب‌وغریب و داستان‌های تاریخی تا ابد فراموش می‌شن. اگر امروز، تصور نوشته‌شدن رمانی در حدواندازۀ صد سال تنهایی دشواره، اون روز دیگه غیرممکنه. چون ادبیات از همین علوم بیهوده و روایت‌های عجایب و غرایب تغذیه می‌کنه، نه از روان‌شناسی عامه و هنر ظریف به‌تخم‌گرفتن.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد