تو یکی از همون اپیزودهای اول فرندز، چندلر از یه دختری خوشش میآد و مانیکا بهش میگه، «پاشو برو پیشش و باهاش قرار بذار.» چندلر یه پوزخندی میزنه که یعنی برو بابا دلت خوشه. بعد مانیکا میپرسه، «مگه بدترین اتفاقی که میتونه بیفته چیه؟» چندلر هم، با همون طنز آمیخته به کنایۀ همیشگی جواب میده، «ممکنه بمیرم.»
همین مردن که اینقدر worst case scenario ئه، خودش یه پا desired outcome ئه. هرچی اضافه کنم از بار آموزشی یادداشت کم میکنه. فلذا، بدرود عزیزان.
خب نظر من همیشه به مانیکا نزدیکتره.
تو این مورد خاص من هم باهاش همنظرم.
این داستان رو از خودت دراوردی یا برای فیلم یا انیمیشن خاصی هست
خب اگه نفهمیدی یه دور دیگه بخون. دو دور دیگه بخون. سه دور دیگه بخون. شاید تو بدی. دیر اومدی نخواه زود برو.