این اواخر سریالی دیدم که آوردهش برام یه اصل اساسیه: اثبات ادعا با مدعیه. یا برید مداخل مربوط به burden of proof تو حقوق و فلسفه رو بخونید.
تو ذهن همۀ ما بیستوچهاری دادگاه برپاست. اون هم نه دادگاه با قاضی عادل و هیئت منصفه، که اگه بود مسئلهای نبود. دادگاه صحرایی برپاست با جوخۀ اعدام حیوحاضر.
ولی خوانندۀ عزیز! در جهانی که یحتمل مقداری تحملپذیرتر از جهانی خواهد بود که من و شما داریم درش زندگی میکنیم، اثبات ادعا با مدعیه. شما هر گهی دوست دارید با زندگیتون بخورید، بخورید، به کسی مربوط نیست، ولی نمیتونید به یکی بگید پلشت و منتظر باشید طرف پلشتنبودنش رو به شما ثابت کنه. نه، شما باید اثبات کنید که اون یارو پلشته. اگر نتونید اثبات کنید، طرف حق داره بهخاطر افترا، یا defamation ازتون شکایت کنه، و یحتمل کونتون پاره است اگر ادعاتون غلط باشه. خب؟
حالا، جهان ذهنیتون رو هم بیاید اصلاح کنید براساس این اصل. راحتتر میشید. چه دررابطه با خودتون، چه دررابطه با دیگران.
این کاملا درسته اما یکی بیاد حالیشون کنه این مردم دهن بین رو.
اصلاً مهم نیست. موج افکار عمومی مثل چرک کف دسته، میآد و میره.
نمونۀ شاخصش همین جانی دپ. از هنرپیشۀ منفور و مطرود رسید به عزیز همۀ دلها.
دقیقاااا
مرحباااا
درود بر شما.
Peace be with you
درست میگی.
(اولش یه ربع نشستم یه کامنت طولانی نوشتم و بعد دیدم همین "درست میگی" حق مطلب رو ادا میکنه، دیگه اون رو پاکش کردم.)
درستی از خودتونه.