فکر می‌کنم به‌ش

ولی شاید اصلاً فکر نکردم به‌ش

فکر می‌کنم به‌ش

ولی شاید اصلاً فکر نکردم به‌ش

هفتاد و دو: گفت آن‌که ژاک می‌نشود جُسته‌ایم ما

چرا نمی‌تونم مثل بچۀ آدم روی کار تمرکز کنم؟ از صبح خیره‌ام از پنجره به بیرون و برف و از خودم می‌پرسم چرا مطلقاً هیچ احساسی ندارم؟ حتی نمی‌تونم مثل آدم قبول کنم که حوصلۀ کار ندارم و اقلندکم پا شم چای درست کنم و پلاسیبو بذارم و برم تو برف سیگار بکشم. من باید یکی رو پیدا کنم که بتونم همه‌چی رو به‌ش بگم. همّه‌چی (با تشدید حتی). و اون یه نفر باید روانکاوی باشه که بتونم قبولش کنم و خب اولین شرطش اینه که روانکاو بالینی و از این انجمنی‌ها نباشه. یافت می‌نشود، ولی آرزویی هم نیست. شد شد نشد به تخمم.


...

I confess I was lost in the pages of a book full of death, reading how we'll die alone, and if we're good, we'll lay to rest anywhere we want to go

...


Telegram: @songmagic

نظرات 5 + ارسال نظر
رضوان یکشنبه 27 فروردین 1402 ساعت 09:28 https://nochagh.blogsky.com/

تا حالا پنج تا را محک زده ی؟فایده نداره؟

هفت نفر با احتساب دو تای آخر :)
هیچ فایده‌ای نداره. مثل این می‌مونه از که گوساله بخوای برات انتگرال بگیره.

samar دوشنبه 24 بهمن 1401 ساعت 22:27 http://glassbubbles.blogsky.com

راه پترن ثابتی نداره نشون بدی بگی اینو برو می رسونت دقیقا اون خونه اصلی! ولی هر کاری میکنی خودت به اتکای خودت انجام بده, مگر یه سری موارد خیلی خاص که نیاز به روان درمانی داره و تروماهایی که نمیشه شخصا حل کرد.
راه پیشنهادی: ماکزیمم دو -سه تا وگرنه یکی یکی مساله های عمده رو شناسایی کن و شروع کن روانت رو لایه لایه بزن کنار و ببین دور و بر اون زخم چی میبینی, چه کسایی, چه محیطی چه عوامل درونی و بیرونی دخیل بودن! خود دیدن و شناسایی شون یه وقتایی کمرنگ و گاها حلش میکنه; یه وقتایی ام نه باید زمان و انرژی بذاری و تک تک ریشه های پوسیده رو بکشی بیرون. این نظر شخصیه منه و چیزی که من پیدا کردم و الزاما جواب نیس

مرسی. خیلی صورت‌بندی‌ات از مسئله درست و قشنگ به‌نظر می‌رسه. حتماً امتحان می‌کنم این رو و به‌ت خبرش رو می‌دم. مرسی :*

samar دوشنبه 24 بهمن 1401 ساعت 21:22 http://glassbubbles.blogsky.com

والا من که مادر تجربه در امر تراپی رفتن بودم ولی هیچ وقت احساس اینکه طرف تمام هوش و حواسش به تو و رنجی که میبری هست نداشتم و ربطی به تخصص و حرفه یی بودن شونم نداره, در لحظه کاملا می فهمیدم هرجایی ذهنش هست جز روی من, به نظرم راه های جایگزین پیدا کن

هممم... چه راه‌هایی رو پیشنهاد می‌دی؟

ماهی دوشنبه 24 بهمن 1401 ساعت 14:04

به هیچ کس نمی‌شه «همّه»چیو گفت، به هیچ کس!

خب اگه نشه «همّه»چی رو گفت، «هیچّ»ی رو نمی‌شه درست کرد.

لیلی یکشنبه 23 بهمن 1401 ساعت 19:01

روانکاو انجمنی منظورت انجمن فرویده؟ خوب روانکاوهایی هم داریم که عضو انجمن فروید نیستن مثلا فلوشیپهای روان درمانی که روانپزشک هستن.تهران که فراوونه.می‌تونی بری یه جلسه اگه خوشت نیومد دیگه نری. همه چی رو هم می‌تونی بگی بهشون.

آره منظورم همون انجمن فرویده که کلاً از فروید برگشته :))
روانپزشک که نمی‌خوام. کلاً نمی‌تونم تو چند جلسۀ اول open up کنم به‌قولی و فقط محک می‌زنم طرف رو تا اینجا پنج تا رو امتحان کردم. فایده نداره.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد