فکر می‌کنم به‌ش

ولی شاید اصلاً فکر نکردم به‌ش

فکر می‌کنم به‌ش

ولی شاید اصلاً فکر نکردم به‌ش

هفت: اوصیکم

این چند وقت با تعداد زیادی آدم مصاحبه کاری کردم برای چند تا پروژه. یک سری‌ها طبق انتظار بسیار حرفه‌ای و قشنگ بودن و یک سری هم اگر نخوام خیلی پیازداغش رو زیاد کنم، بی‌نزاکت. کفه بدجور به‌نفع دهه‌شصتی‌ها سنگین‌تره. احتمالاً چون بالأخره این جماعت مدت‌هاست شاغله و رفتار حرفه‌ای رو بلده و مهارت‌های کاری و اجتماعی زیادی کسب کرده. به‌هرحال، قبل از این‌که پا شم بند و بساط سفر ببندم، این چند نکته رو می‌گم از ره دلسوزی برای کسانی که تا حالا کار نکردن و راه‌ورسم مصاحبه دادن و چیزهای مرتبط و این‌ها رو بلد نیستن.

اول از همه این‌که اگر شمارۀ کسی رو گرفتید برای کار، حتماً زنگ بزنید. تماس‌گرفتن هم مؤدبانه و حرفه‌ایه و هم نشون می‌ده که اعتمادبه‌نفس دارید و مهارت گفت‌وگوی تلفنی رو بلدید. به‌نظرم هیچ بهانه‌ای برای تماس‌نگرفتن پذیرفته نیست. حالا اگز زد و پیام دادید و طرف جوانمردی کرد و جواب داد (روی هر پیام‌رسانی که پیام دادید)، شما درواقع دارید این سیگنال رو منتقل می‌کنید که «بنده روی این پیام‌رسان دردسترس هستم.» بعد اگر به فاصلۀ چند دقیقه بعد از پیام شما، طرف به‌تون پیام بده و شما دو ساعت دیگه جواب بدید، شک نکنید که در 99 درصد موارد دکمۀ سیک شما فشرده می‌شه. 

یک چیزی هست بچه‌های عزیزم که بهتره از همین حالا بدونید: می‌دونم خیلی‌هاتون هستید که عادت دارید به دیر جواب‌دادن پیام‌های کراشا و رفقا و زیداتون و به‌درستی فکر می‌کنید که این کار باعث می‌شه خواستنی بشید. اما در زمینۀ حرفه‌ای این کار باعث می‌شه غیرقابل‌اعتماد بشید. این کسی که دارید به‌ش دیر جواب می‌دید کسی نیست که می‌خواد بکندتون. در بهترین حالت قراره همکارتون بشه و در بدترین حالت رئیستون. پس حواستون باشه که حتی برای نوشتن یه «خواهش می‌کنم» یا «متشکرم» هم معطلش نذارید. چون تکرار می‌کنم، تو 99 درصد موارد دکمۀ سیک شما فشرده می‌شه.

نکتۀ بعد اینه که ساعت 6 عصر تایمیه که باید مبادلات حرفه‌ای رو مختومه تلقی کنید مگر در مواردی که اجازه دارید. اگر حتی تبصره قائل بشیم، ساعت 9 شب دیگه ته‌شه. ساعت یک ربع به یازده شب برای کسی پیام نفرستید. حتی پیام بی‌صدا توی تلگرام هم نفرستید. 

نکتۀ بعد این‌که اگر پای فهم و درک مطلب و توانایی نوشتن در میانه، خودتون رو گول نزنید که قراره قسر در برید. طرف یه سازوکاری برای ارزیابی کارتون داره دیگه. اگر این بچه‌زرنگ‌بازی‌ها رو تو مدرسه در می‌آوردید، بذارید خبر بدی به‌تون بدم. تو عالم کار و کار درست، خبری از این بزن‌دررویی‌ها نیست.


خب. خسته همی شدمی. اگر چیز دیگر به خاطرم همی آمدی، با شما شاره بکردمی. روز و روزگارتون خوش.

نظرات 9 + ارسال نظر
Morpheus دوشنبه 16 مرداد 1402 ساعت 22:10

۱) پسیو-اگرسیو چنین معنایی نداره اصلا، به نظر میاد صرفا برای اینکه این پوینت رو بگی خودت اگرسیوش کردی، چون اینطوری نیست که جواب ندم تا حساب کار دستشون بیاد، اینو به صراحت گفتم اتفاقا. اینکه این مورد رو گفتی به نظر میاد که شاید آدمی باشی که تو کوچیکترین کارهای طرف مقابل دنبال یه معنایی می‌گردی، که خب چیز خوبی نیست، برای جلوگیری از رفتار خصمانه درک چنین چیزی لازمه که آدم بدونه که همه کارهای طرف مقابل یه معنای به خصوص نداره
۲) نه بحث اینسکیوریتی نیست، من آدم فراموشکاری‌ام و اگر درجا پیام طرف رو سین بزنم و بگم الان نمی‌تونم جواب بدم، بعدا چون دیگه نوتیف پیامش رفته، کامل فراموش می‌کنم. به همین راحتی. باز اینکه این مورد رو گفتی انگار که یه پیشفرض خصمانه در مورد آدم‌ها داری و بر اساس اون قضاوتشون می‌کنی، درصورتی که واقعا ایده‌ای نداری تو ذهن اونا چی میگذره
۳) خیر، فکر نمی‌کنم وقت بقیه از مال من باارزش‌تره، به نظر میاد کامنتمو بی حوصله خوندی، چون توش دقیقا گفتم که کاملا اوکی‌ام بقیه هم دیر جوابمو بدن، پس این مورد ۳ که گفتی کلا میره زیر سوال. تازه اینم گفتم که به نظر من کار واجب یعنی تماس و اس‌ام‌اس، که این ها رو من بلافاصله جواب میدم، پس معتقد نیستم وقتم باارزش‌تره
متاسفانه باید بگم تشخیص‌های روانشناسیت غلط از آب دراومد :))

جوابی ندارم جز این‌که بگم «آدمی‌زاد در خانۀ خودش مستأجره.»

Morpheuss شنبه 20 خرداد 1402 ساعت 14:49

آهان. خب پس می‌خواستم بگم که من خودم خیلی اوقات پیام‌هامو دیر جواب می‌دم و خیلی هم اوکی‌ام یکی دیر جوابمو بده، و دلیلش این نیست که می‌خوام کم محلی کنم، خواستنی باشم یا هرچیز دیگه. دلیلش اینه که تو این دوره زمونه که انقدر ارتباطات راحت شده، خیلی منطقیه که هرکدوم‌مون بخوایم در دسترس نباشیم. یعنی قبلا هرکس زندگی خودشو داشت و یک سری تایم‌هایی تصمیم می‌گرفت با یه سری افرادی ارتباط بگیره از طریق نامه یا ایمیل یا هرچی. الان تا آنلاین می‌شیم کلی پیام داریم که اگه جواب بدیم و چندتاشون همون لحظه آنلاین باشن و بلافاصله جواب بدن و ازت انتظار داشته باشن تو هم همون لحظه جوابشونو بدی، عملا زندگیت در این معنا میشه که در دسترس دیگران باشی، انگار همیشه باید براشون باشی و همیشه باید بلافاصله جواب بدی و این کار رو برای همه بکنی که کسی ناراحت نشه و همه ازت راضی باشن. یعنی به نظرم هیچکدوم‌مون وظیفه‌ای نداریم همیشه در دسترس بقیه باشیم و همیشه زود جوابشونو بدیم.
شرایط کار فرق داره ولی بازم به نظرم نه اونقدر، سر اینکه پلتفرم اصلی برای ارتباطات کاری ایمیله، که اون هم جواب دادن سریع رو نمی طلبه. درواقع همون تماس و اس ام اسه که به نظرم باید درست حسابی جواب داد چون اگر طرف کار واجب نداشت زنگ نمی‌زد یا اس ام اس نمی‌داد و از طریق دیگه‌ای ارتباط می‌گرفت.

شخصاً استدلالت رو قبول ندارم. به‌نظرم این نوع استدلال، سه چیز رو دربارۀ شخصیت تو عیان می‌کنه که هر سه منفی‌اند:
یک) passive-aggressive هستی: چون نمی‌تونم با آدم‌ها رویارو بشم و به‌شون بگم که الآن کار دارم و نمی‌تونم حرف بزنم، پس دیر جوابشون رو می‌دم که حساب کار دستشون بیاد.»
دو) insecurity داری، چون آدم‌های secure راحت با دیگران وارد مکالمه می‌شن (چه حضوری چه تلفنی چه پیامکی چه تو شبکه‌های اجتماعی) و گفت‌وگو رو تا جایی که لازمه پیش می‌برن و از قطع‌کردنش ابایی ندارن.
سه) خودشیفتگی: فکر می‌کنی وقت تو از وقت بقیه مهم‌تره و فرض رو بر این گذاشتی که هر وقت تو جواب یکی رو بدی، اون یکی حاضر و آماده و مشتاقانه می‌پره باهات وارد دیالوگ می‌شه. نه والا، بقیه هم کار و زندگی دارن.
دربارۀ وظیفه هم که کلام شلدون کوپر رو برات نقل می‌کنم که می‌گه «ما مجبوریم اکسیژن تنفس کنیم، غذا بخوریم و برینیم. هرچیز دیگه‌ای اختیاریه.» :))
دربارۀ شرایط کار نظرم به قوت خودش باقیه که توی پست هست.

جین چهارشنبه 20 اردیبهشت 1402 ساعت 19:25

بازم بگو

باشه.

لیمو سه‌شنبه 19 اردیبهشت 1402 ساعت 11:27

قرار بود هفت تا باشه فقط؟

نه دخترم، قرار خاصی نبود.

Morpheus شنبه 16 اردیبهشت 1402 ساعت 02:54

اقا
من یه کامنت اومدم اینجا نوشتم یادم نمیاد پستش کردم یا نه؟
حافظه م ماهی قرمزه
اگر نکردم، سلام مجدد بعد از تایم طولانی دوری از وبلاگ :))

پستش نکردی :))
و علیکم السلام و رحمه الله و برکاته

muet پنج‌شنبه 31 فروردین 1402 ساعت 11:14

چقدر عجیب. من خودمو خیلی آدم گاوی میدونم اما بازم بنظرم این چیزایی که گفتی خیلی منطقی/ابتدایی و لازمه. هم یه ذره به خودم امیدوار شدم، هم یه ذره باورم نمیشه کسی باشه که این چیزا رو متوجه نشه. یعنی منظورم اینه که ادم یه ذره فکر کنه به صورت خودکار اینکارا رو انجام میده دیگه نه؟ لابد نه.

نه دیگه. مسئله به‌نظرم این است که اکثر بچه‌هایی که درگیر رقابت‌های تحمیلی از سمت خانواده بودن و همیشۀ خدا مشغول درس‌خوندن بودن شاید هیچ فرصتی برای یادگیری رفتار اجتماعی و حرفه‌ای نداشتن و من شاید فقط یکی از هزاران بروز پیامدهاش رو دیدم. سه نفر از این دوستانی که چنین رفتارهایی داشتن مدرک از «بهترین» دانشگاه‌های کشور داشتند.

خانوم ف پنج‌شنبه 24 فروردین 1402 ساعت 16:02 http://Khanomef.blogsky.com

همه موارد درست و به جا بود .
احسنت

لیلی سه‌شنبه 22 فروردین 1402 ساعت 05:37

دهه شصتیها زحمت‌ زیاد کشیدن و متاسفانه خیلیهاشون خیلی سابقه کاری ندارن.نسلهای بعدی هم کاربلد و حرفه‌ای کم ندارند ولی بستگی داره به رشته مورد نظر. توصیه‌ها مفید بود.پاسخ دادن بجا در زمان مناسب همه جا مهمه. تایم کاری بر حسب شغل فرق داره. گاهی آدمها ناچارند برای امرار معاش همه فرصتهای کاری را امتحان کنند حتی اگر مهارتش رو نداشته باشند امیدوارند بعدا یاد بگیرند. این از سر ناچاریه چون زندگیشون نمی‌چرخه.

دهه‌شصتی‌ها خیلی طفلکی‌اند تو این‌جور چیزها. خیلی‌هاشون مجبور بودن غوره نشده مویز یشن.

تراویس بیکل دوشنبه 21 فروردین 1402 ساعت 22:00 https://travisbickle1.blogsky.com/

خیلی قشنگ گفتی.آفرین بهت.چقدر زیبا نوشتی

قشنگی از خودته آقا، نوکرم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد