فکر می‌کنم به‌ش

ولی شاید اصلاً فکر نکردم به‌ش

فکر می‌کنم به‌ش

ولی شاید اصلاً فکر نکردم به‌ش

9: هوایی شدی خواستی که ...

این دو یا سه یا نمی‌دونم چند ماهه، کلی اتفاق برام افتاده یا برای دیگران افتاده و من هم بخشی از اون‌ها بودم. اتفاقاتی که هر بار ازشون فاصله می‌گرفتم احساس می‌کردم واقعی نیستن، بلکه fiction هستن و من الآن نه توی زندگی واقعی، بلکه تو یه رمان دارم زندگی می‌کنم. بعد یاد انیمیشن ماتریکس می‌افتادم و اون جملۀ درخشان، که می‌گفت، حقیقت شما آغشته است به داستان و در هر داستان حقیقتی نهفته است. نقل به مضمون.

اگه بخوام تقریباً از آخر به اول تعریف کنم، باید از کنسرت محسن یگانه شروع کنم. 

حالا اصلاً چی شد که ما رفتیم کنسرت یگانه؟ یکی از دوستامون زنگ زده بود به میکاسا که می‌آی بریم کنسرت؟ میکاسا پرسیده بود کنسرت کی؟ دختره گفته بود امید حاجیلی. میکاسا هم گفته بود بریم. بعد دوست‌پسر دختره گفته بود من هم می‌آیم. بعد میکاسا گفته بود پس بذارید از علی بپرسم. از من پرسید و من گفتم آی دونت فاک ویت امید حاجیلی. بعد رفتن میکاسا و من کنسل شده بود و اون دو تا خودشون رفتن. ولی ایدۀ کنسرت رفتن ایدۀ خوبی بود و دیدیم که یگانه کنسرت داره و گفتیم خب بریم. چون آی فاک ویت محسن یگانه. این شد که بلیط گرفتیم و رفتیم. 

کجا؟ هتل اسپیناس پالاس. رویال هال تهران. و روی بلیط جلوی رویال هال نوشته بود: ground level. نمی‌دونم تا حالا رفتین یا نه. ولی حدود بیست متر شایدم بیشتر باید از زمین برید بالا تا برسید به این رویال هال. موقعی که داشتیم می‌رفتیم بالا، به میکاسا گفتم بزرگواری که به این می‌گه ground level، نه گراوند می‌دونسته چیه نه لول. حکماً هم فارغ‌التحصیل معماری از دانشگاه تهرانی، بهشتی‌ای، امیرکبیری چیزی بوده. یا از خارج مدرک گرفته بود، شاید کانادایی جایی. شاید از اون مغزهای قشنگِ فراری بوده که رفته و دیده خیلی هم فراری نبوده و ذیل صادراتِ نخاله به خارج قرار داشته. القصه...

سالن خوبی بود، نسبتاً. و کنسرت خیلی خوبی بود. همۀ آهنگ‌های خوب قدیمی‌ش رو خوند و چند تا از جدیدها رو. نوازنده‌ها خیلی خوب و جلوه‌های بصری عالی و خلاصه، پول بلیط رو حلال کرد محسن. به‌ت قول می‌دم رو هم دو بار خوند، پشت سر هم... :)) دوووووووووود. ولی خب، میکاسا و من کلی خوندیم و رقصیدیم و عشق و حال کردیم واسه خودمون.

تنها چیزی که روی مخ بود، یه سری از تماشاچی‌ها بودن که فازشون معلوم نبود چیه. می‌خواستم برگردم به‌شون بگم حاجی، این ادا اصول نه من نمی‌رقصم و من اصلاً بلد نیستم و صدام خوب نیست و این‌ها، مال مهمونی و دورهمیه. این‌جا کسی دستت رو نمی‌گیره به‌زور بلندت کنه که بری وسط و یهو همه ببینن چه شهناز تهرانی یا خردادیانی هستی و مجلس‌آرایی کنی :))

از اون شب کذایی کنسرت چند هفته می‌گذره، ولی پلی‌لیست پر از محسن یگانه هنوز پابرجاست، و چند تا از این آهنگ‌های جدیدش هم خیلی خوب‌ان. مثلاً ندارمت. یگانه ترانه‌سرای خوبیه و داره خوانندۀ فوق‌العاده‌ای هم می‌شه. تو همین ندارمت، یه تیکه هست که می‌گه آتیش رفتنت هنوز، نورِ خونۀ منه... خیلی قشنگه خلاصه. دیره هم خیلی قشنگه.

زمستون زده این رابطه رو اما

نمی‌ریم و نشستیم وسط سرما

تموم می‌شه یه روز صبر یکی از ما

مییییییییییییییییییییییییره


نظرات 1 + ارسال نظر
خانوم ف چهارشنبه 21 تیر 1402 ساعت 16:14

شما قبل از هر چیزی بیا توضیح بده کجا بودی تا الان
؟
میدونی از اخرین پستی که نوشتی نا پست کنسرت چقدر گذشته.

بله. در جریان‌ام. تعریف می‌کنم کم‌کم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد