فکر می‌کنم به‌ش

ولی شاید اصلاً فکر نکردم به‌ش

فکر می‌کنم به‌ش

ولی شاید اصلاً فکر نکردم به‌ش

یازده

این خستگی و دل‌زدگی از حرف‌وحدیث جدید نیست برام. برطرف می‌شه. چقدر طول بکشه رو الله اعلم. چند روز پیش برون‌ریز ظالمانه‌ای داشتم در محضر میکاسا و گفتم تو این چند سال به‌جز علی، هررررکسی که می‌شناختم سعی کرده سطحم رو بیاره پایین تا من رو قوارۀ عقل خودش، عواطف خودش، حضور خودش بکنه. جاکش‌ها من خسته‌ام از این تنزل سطح مدام. یک بار هم که شده شما سعی کنید سطح خودتون رو ببرید بالا. سعی کنید دربارۀ چیزهای متعالی حرف بزنید. اگر خلاقیت اجتماعی شما صفره، تقصیر منه؟ دیگه نه می‌خوام، نه می‌تونم تحملتون کنم. نه محضرتون رو می‌خوام نه مجلستون رو. این زندگی که سراسر رنج هست، اگر چیزکی متعالی درش نباشه به زحمتش هم نمی‌ارزه دیگه.

نظرات 1 + ارسال نظر
صاد چهارشنبه 18 مرداد 1402 ساعت 16:51 http://daftar-naghashi.blogfa.com/

گلاب به روت گه رو گذاشتن لای بدبختی یه گره کوررر هم زدن بهش اسمش هم شده زندگی

دقیقاً

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد